پيام دوستان
در انتظار آفتاب
ديروز 2:35 عصر
سعيد عبدلي
@};-
#حسين عاشوري#
@};-
كيوان گيتي نژاد و
يچ کدوم رو به نحو صحيح اداره نکرديم اين دو ملزم و ملازم يکديگرند اما دليل مدبر هم رو درست پيدا نکردند دليلش درست اما مدبرش آدم کار بلدي در راس انتخاب و کارش نبود
به دنياي شعر و ترانه
سلام عالي بود خوشحال ميشم از وبلاگ من هم ديدن کنيد و نظرتون رو بفرماييد@};-
همابانو
103/8/2
+
هرکجا هستم باشم...
آسمان مال من است...
پنجره، فکر، هوا ،عشق، زمين، مال من است....
و تــــو...
2-اشراق
103/7/19
29 فرد دیگر
265 فرد دیگر
5 فرد دیگر
+
من غزل بودم، رهايم کرد دستي ناتمام
شاه شطرنجي که تا آخر همان سرباز ماند
.
از بهاي عشق پرسيدم، نوشتي: آه و اشک
پاسخت امّا ميان هالهاي از راز ماند
.
محمّد عابديني
#به_وقت_شعر
كيوان گيتي نژاد و
103/4/7
دلم رازي نالان و غمگين سر داده بود. لاجرم بر ماندن يا رفتني غريب سخن مي گفت همي. يار خوش زبان من اما داغ يار بر بالين ديده بود. زمهرير عاشق شد در پي تقدير و صحراي احمر مدني در خفا بايد مي بود. حال من حال غريبي ست اين روزا هم در ماندن هم در رفتن مخير گشته بود دلم تنگ ميشود براي آن يار جاني ندا آمد که حيدر با تو پيمان بسته بود مي روي اي خوش روان هجرت بنماي اما يار بايد بايد ني تمود
+
عمريست عاشقت شده اين مرد بي قرار
اين مرد زخم خورده ي شيداي سوخته
#تک_بيت
#خط_خودکاري
محمّد عابديني
دبيرستان انصاري
103/4/5